۱۳۹۴ آذر ۲۵, چهارشنبه

رهایی از دانستگی _ قسمت ششم و آخر(نقل قولها)

سکوت درون با روش کریشنا مورتی

نقل قول هایی از کریشنا مورتی درباره سکوت درون:

·         فکر، با کیفیت عاطفی و احساساتی نهفته در آن، عشق نیست. فکر به طور حتم مانع تجلی عشق است. فکر ریشه در حافظه دارد، مبتنی بر خاطره است؛ و عشق چیزی جز از خاطره است... و تمام رنج ها و گرفتاری های انسان بدان جهت است که فکر نقش عشق را بازی می کند. _ حضور در هستی، کریشنا مورتی

·         ناآرامی و غیبت تنها هنگامی پایان می یابند که ذهن از طریق مشاهده نسبت به ناآرامی خود آگاهی پیدا کند. نه از طریق تلاش و ریاضت ذهن می گیرد و نه به وسیله کنترل یا دیسیپلین؛ اینها ذهن را بیشتر منگ، غیرهشیار و آشفته می نمایند. _ حضور در هستی، کریشنا مورتی

·         جهل نتیجه فقدان دانش نیست، بلکه نتیجه عدم آگاهی نسبت به خویش است. _ حضور در هستی، کریشنا مورتی

·         دانستگی مانع تجلی ناشناخته است. _ حضور در هستی، کریشنا مورتی

·         فکر نمود تجربه است، واکنش حافظه و خاطره است؛ و تا زمانی که فکر در کار است و دخالت می کند، تجربه کردن وجود ندارد؛ زیرا نفسِ وسیله، خود مانع تجربه کردن می گردد. _ حضور در هستی، کریشنا مورتی

·         فضیلت در قلب است، نه در ذهن. _ حضور در هستی، کریشنا مورتی

·         شناخت هنگامی ممکن است که شوق شناسایی و دریافت قلبی وجود دارد؛ و شکوفایی چنین شوقی در سکوت کامل ذهن است. _ حضور در هستی، کریشنا مورتی

·         ذهن خالق مسئله است و از اینرو خود قادر به حل آن نمی باشد... جوابی که ذهن برای مسئله پیدا می کند کاملا بی ارتباط با مسئله است... میل به یافتن پاسخ، مانع مشاهده مستقیم خود مسئله با یک ذهن ساکت و آرام می گردد... آنچه مهم است خود مسئله است و نه پاسخ آن... شناخت تنها با مشاهده مستقیم توسط یک ذهن ساکت و آرام میسر می گردد، جایی که با مسئله یکی می شویم و دیگر سوالی باقی نمی ماند. _ حضور در هستی، کریشنا مورتی

·         فکر و ایده از حافظه بر می خیزد... فکر واکنشی است به خاطرات موجود در حافظه... و خاطرات چیزی به جز لفظ، تصویر و سمبل ها نیستند. بدون لفظ، تصویر و سمبل، خاطره وجود ندارد. _ حضور در هستی، کریشنا مورتی


·         ذهن خالق ترس است؛ و هنگامی که برای رهایی از آن به تجزیه و تحلیل ترس می پردازد باعث "خودجدایی" بیشتر شده و بنابراین ترسش تشدید می شود. تجزیه و تحلیل ایجاد مقاومت می کند و مقاومت نیز بر شدت ترس می افزاید. رهایی از ترس در نتیجه ارتباط و آمیزش است، نه در جدایی. _ حضور در هستی، کریشنا مورتی

·         فکر به عنوان عامل تلفیق و ایجاد سازش بین معلول ها یا نتیجه ها واجد ارزش است؛ ولی به عنوان ابزار و وسیله عمل فاقد ارزش می باشد. عمل یعنی انقلاب، یعنی حرکتی که منجر به دگرگون ساختن می شود، نه اینکه بین معلول ها و نتیجه ها تلفیق و سازش ایجاد کند. _ حضور در هستی، کریشنا مورتی

·         فکر در هر سطح و در هر زمینه ای باشد یک فعل و انفعال سطحی است؛ هرگز نمی تواند به عمق نفوذ کند، نمی تواند نهفته های در قضایا را دریابد. فکر نمی تواند به ماورای خود برود؛ هرگونه تلاش آن بدین منظور نیز به شکست و سرخوردگی اش می انجامد. _ حضور در هستی، کریشنا مورتی

·         ذهن خود عین اشتغال است. اگر ذهن اشتغالی نداشته باشد خودش هم وجود ندارد؛ اشتغال به اهانت ها و احترامات، به فضیلت ها و شهوات و هوس ها، به کار و گفتار، به انباشتن یا از دست دادن... و ترس از نبودن است که ذهن را بی قرار، در حرکت و فعال نگه می دارد... مرگ ذهن و اشتغالات آن آغاز سکوتی است، سکوت و آرامش کامل. _ حضور در هستی، کریشنا مورتی

·         در غیبت دانش و دانستگی، ذهن ساکت است، باز و بدون مرز است؛ و تنها در این کیفیت است که کشف و شهود ممکن است. _ حضور در هستی، کریشنا مورتی

·         هیچ چیز برای سکوت به جز خود سکوت نیاز نیست؛ سکوت خود آغاز و پایان خود است. اتخاذ هیچ شیوه و وسیله ای به سکوت نمی انجامد. راه رسیدن به آن دیسیپلین و اعمال اراده هم نیست. حقیقت این قضایا را دریاب، در آن صورت سکوت هست. _ حضور در هستی، کریشنا مورتی


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر